من به تازگی به مدت دو هفته در رشته کوه های هیمالیا بوده ام. در طول آن دو هفته٬ ارتباطم با دنیای بیرون در حد صفر بود. صعود به ارتفاع ۱۴هزار پایی در آن طبیعت وهم انگیز ذهن من را کاملا تحت تاثیر قرار داد.

وقتی به منزل رسیدم٬ به خودم آمدم و آدم های دور و برم را به خوبی نظاره کردم. متوجه شدم که اغلب آن کاری را انجام می دهند که نمی خواهند انجام دهند٬ وسایلی را دارند که نیازی به آن ندارند و از همه مهم تر این که آنها هیج استقلال فکری ندارند.

به جای آن که درک صحیحی از نیازهایشان داشته باشند٬ چیزهایی را می خرند که در تبلیغات دیده می شود فقط برای آن که نشان دهند انسانهایی ‘مدرن’ هستند.

آنها شغلشان را دوست ندارند و تمام هفته منتظر می مانند که تا روزهای آخر هفته فرا برسد و دائم در شبکه های اجتماعی در مورد بد بودن شغل شان یا رئیس شان شکایت می کنند.

زمان شما محدود است٬ آن را با زندگی کردن به سبک دیگران هدر ندهید. 
استیو جابز

من همیشه فکر می کردم که من مثل ‘این آدم ها’ نیستم. من خیلی بهترم. همیشه از خودم می پرسیدم چرا باید دنباله رو مُد باشم؟ فکر می کردم که به جای شنیدن هرج و مرج اطراف به صدای درون خودم گوش می کنم. سعی می کردم که یک زندگی ساده داشته باشم به جای آن که محل زندگی ام را پر از چیزهایی کنم که به آنها نیازی ندارم. من باور داشتم زندگی را به همان سبکی که خودم دوست داشتم٬ دنبال می کردم.

اما اشتباه می کردم

وقتی از هیمالیا برگشتم٬ زندگی ام را دوباره ارزیابی کردم. من به لیست کسانی که در شبکه های اجتماعی دنبال می کردم٬ مجله هایی که ثبت نام کرده بودم٬ وبلاگ هایی که می خواندم٬ برنامه هایی که معمولا در آنها شرکت می کردم٬ نگاهی انداختم و متوجه شدم که من هم چندان متفاوت از سایرین و آن طور که باور داشتم بهتر از آنها نیستم.

از دوران دانشجویی علاقه زیادی داشتم که کارآفرین باشم. دلیلش علاقه ام به درست کردن همه چیز نبود٬ بلکه من تحت تاثیر افرادی نظیر پل گراهام ٬ جک درسی ٬ بیل گیتس و ایلان ماسک قرار گرفته بودم.

می خواستم دنیا را تغییر دهم چرا که استیو جابز چنین گفته بود. من استارت آپ خودم را شروع کردم به دلیل این که عادت داشتم سایتهایی نظیر techcrunch را بخوانم و از آن متاثر شده بودم. من حتی مانند خیلی از اطرافیانم از مُد پیروی کنم. با این تفاوت که مُد استارت آپ و کارآفرینی بسیار جاه طلبانه است و می تواند شرایط فرد را بسیار سخت کند.

کارآفرینی چیست؟

بعد از فهمیدن این حقیقت در مورد خودم٬ دکمه ریستارت زندگی دیجیتالم را فشار دادم. ۷۰ درصد دوستان فیسبوکی ام را حذف کردم. فولدر مطالبی که برای ‘بعدا خواندن’ گذاشته بودم و بیشتر از ۱۰۰۰ مقاله خوانده نشده در آن وجود داشت را خالی کردم و از عضویت در همه بلاگ هایی که درباره استارت آپ ها و ارزش های آنها می نوشتند انصراف دادم.

واقعا شگفت انگیز بود که به چه سادگی می توان از همه زندگی دیجیتال دوری کرد. بعد از آن که یک هفته در این حالت به سر بردم از خودم پرسیدم «چرا این کار -استارت آپ- را انجام می دهم؟» و جواب آن بسیار واضح بود: ترس و هیجان.دلیل رفتن من به هیمالیا٬ ۶۵۰ کیلومتر رانندگی در گرمای سوزان به مدت یک هفته و جواب رد دادن به یک کار خوب با درآمد بالا در آمریکای شمالی یک چیز بود: این کار به قلب من هیجان میداد. کارآفرینی به دست آوردن میلیون ها دلار نیست بلکه هیجان٬ غیرقابل پیش بینی بودن٬ زندگی با محدویت ها تلاش برای پیشرفت کردن٬ خلاق بودن و در شرایط متفاوت به توانایی های خود اعتماد کردن است.


دلیل رفتن من به هیمالیا٬ ۶۵۰ کیلومتر رانندگی در گرمای سوزان به مدت یک هفته و جواب رد دادن به یک کار خوب با درآمد بالا در آمریکای شمالی یک چیز بود: این کار به قلب من هیجان میداد. کارآفرینی به دست آوردن میلیون ها دلار نیست بلکه هیجان٬ غیرقابل پیش بینی بودن٬ زندگی با محدویت ها تلاش برای پیشرفت کردن٬ خلاق بودن و در شرایط متفاوت به توانایی های خود اعتماد کردن است.

من برای این کار اشتیاق دارم و لحظه به لحظه آن را دوست دارم. این دلیلی است که من کارآفرین شدن را انتخاب کردم.

زندگی یک لوح خالی است و شما آزاد هستید که هرکاری که می خواهید انجام دهید. آیا می خواهید جهان را تغییر دهید؟ قدم بردارید و انجامش دهید … اما ابتدا از خودتان بپرسید که آیا واقعا مشکلات و سختی های این راه و این مسیر زندگی را دوست دارید؟ و یا صرفا به دلیل این که در بیوگرافی شخصی چنین حرفی را خوانده اید آن را انتخاب کرده اید؟

وقتی شما به دنیا می آیید مغز شما تهی است و وقتی می میرید هم باز تهی است. هر آنچه میان تولد و مرگ انجام دهید بی معنی است. در نتیجه زندگی چیزی نیست جز یک مقدار تهی.

اگر هیچ چیزی حقیقت نهایی زندگی نیست پس چرا همانطوری زندگی نکنیم که دوست داریم بدون آنکه پشیمانی برایمان داشته باشد؟ تنها وقتی از زندگی لذت می برید که کارهایی را انجام دهید که دوست دارید. وگرنه زندگی تان به پایان می رسد درحالیکه هنوز منتظر رسیدن یک آخر هفته مفرح هستید.


تجربه شخصی Nihar Sawant